ایلام بدون سیتیاسکن (منتشر شده در شماره 37 ایمن)
گر سنگ ازین حدیث بنالد عجب مدار – در این لحظه که شما خوانندهی محترم مشغول مطالعهی این متن هستید، همزمان آمبولانسهای بیمارستان امام خمینی(ره) ایلام در حال رفتوآمد بین ایلام و مهران هستند تا بیمارانی که از بخت بدشان نیاز به انجام سیتیاسکن پیدا کردهاند بروند در بیمارستان مهران سیتی شوند و برگردند. به همین سادگی و به همین تلخی! البته اگر از جزییات حاشیهای موضوع بیخبر باشید شاید تلخی آن را کمتر حس کنید. لذا پیشنهاد میکنم اگر دوست دارید کامتان شیرین باشد از خواندن ادامهی مطلب صرفنظر کنید.
حالا که از خواندن ادامهی مطلب صرفنظر نکردید و می خواهید مذاقتان را با دانستن حواشی ماجرا تلخ کنید پس دقت بفرمایید: در استان ایلام علاوه بر جنازهی اسقاط شدهی یک دستگاه سیتیاسکن در انبار دانشگاه علوم پزشکی و یک دستگاه سیتیاسکن قدیمی و در آستانهی اسقاط دیگر در بیمارستان امام خمینی(ره)، دو دستگاه دیگر وجود دارد: یکی سیتیاسکن 16 اسلایس بیمارستان امامخمینی(ره) و دیگری سیتیاسکن 2 اسلایس بیمارستان امامحسین(ع) مهران. خداوند بر عمر ریاست و معاون درمان اسبق دانشگاه – اقایان دکتر ساکی و دکتر فلاحی - بیفزاید که توانستند در آن وانفسای بی اعتباری و بیپولی چنان دستگاه های گرانقیمتی را وارد استان کنند. چه بسا اگر همان روحیه مدیریت جهادی وجود میداشت اکنون استان ایلام چندین دستگاه سیتیاسکن داشت کمااینکه مقدمات تهیه آنها هم انجام شده بود و مجوزهای لازم اخذ شده بود.- از جمله مجوز نصب دستگاه سیتیاسکن در شهرستانهای دره شهر و دهلران و حتا مجوز نصب دستگاه امآر آی در شهرستان مهران و مجوز نصب دستگاه سنگ شکن برون اندامی و ... - حسرت اولمان از این است که آن نگاه دوراندیشانه و خدمتگزار اگر اکنون که جیب دانشگاه مملو از اعتبارات نظام سلامت است وجود داشت چه خدمتها که به این مردم نمیشد و چه گرهها که از مشکلات این مردم باز نمیشد.
به راستی اولویت های دانشگاه علوم پزشکی که از زمان هخامنشیان تا الان یه شهادت خود مسوولین چنین بودجه و اعتباری نداشته است برای هزینه کرد کدام ها هستند؟ چند اولویت دیگر مانده تا برسد به جایی که آمبولانسهای ایلام-مهران هم کمی استراحت کنند؟
شاید پاسخ دهند که هنوز زمان زیادی از اجرای برنامه تحول نظام سلامت نگذشته و باید به دانشگاه فرصت داد. پاسخ خواهیم داد که چشم به اندازه کافی فرصت خواهیم داد و خواهیم داشت اما بفرمایید تعمیر یک دستگاه سیتیاسکن چقدر فرصت میخواهد؟ یک روز؟ دو روز؟ یک هفته؟ یک ماه؟ چقدر؟ چند وقت است الان که دستگاه خراب است؟ آیا این زمان پذیرفتنی است؟ اگر نظام سلامت نبود چه ؟ آیا حق برخورداری مردم از دستگاه تشخیصی سیتیاسکن مرتبط با نظام سلامت است؟ میدانیم و میدانید که سیتیاسکن یک روش درمانی نیست و صرفا یک روش تشخیصی است و کدام پزشکی بدون تشخیص اولیه مطمئن، میتواند به درمان درست و اصولی بپردازد؟
متولیان دانشگاه علوم پزشکی که بحمدالله همگی از قشر نخبه و شایسته ی پزشکان هستند و به شغل شریف مدیریت مشغولند بر این نکته واقفند که بسیار حوادث و بیماری ها "گلدن تایم Golden Time" یا زمان طلایی خود را دارند. چه میزان از شانس بهبودی بیماری که از صحنه تصادف با سرعت و عجله توسط همراهان بیمار به بیمارستان رسیده کم می شود وقتی باید مسیر ایلام تا مهران و سپس برگشت مجدد را تحمل کند؟
اگر خدایی نکرده در این مسیر اتفاقی برای آمبولانس بیفتد چه؟ (البته که هیچ! این هیچ را از سر بدبینی نمیگویم چرا که اتفاق افتاده و دیدهایم و هیچ هم آب از آب تکان نخورده. مگر نه اینکه لاشهی پنهان شده آمبولانسی که منجر به کشته شدن سه نفر از یک خانواده گردید در گوشهای از بیمارستان آیت الله طالقانی پنهان شده است ؟ شاید اگر کسی جرات کند و آن چادر را از سر آمبولانس بکشد بسیار اسرار برملا شود. البته در کنار برملاشدن اسرار اتفاقات دیگری هم رخ خواهد داد! نگارنده هم که اینها را می نویسد اول غسل شهادت کرده و بعد این خطوط را که در حکم نوشیدن جام شوکران است بر این کاغذ چاپ می کند. حتما ً اعوان و انصار کسانی که زیر آن چادر پنهان شدهاند آسایش را از نگارنده سلب خواهند نمود – این اتفاق مسبوق به سابقه است و پیش بینی بنده از سر تجربه مشابه است –
البته از حق نگذریم به مصداق آن مثل که "عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی" باید این را هم اضافه کنیم که از قِبَل خرابی دستگاه سیتیاسکن بیمارستان ایلام اگر چه جان مردم در خطر است اما اضافه کار و ماموریت رانندگان آمبولانس هر روز بیشتر و بیشتر می شود !
شنیدهها از یکی از مراجعین که اخیرا در اثر همین خرابی دستگاه مشکلاتی برایش پیش آمده بود حاکی از این بود که میگفت پرسیدهام مشکل دستگاه چیست؟ جواب دادهاند خراب است باید تعمیر شود. پرسیدهام چرا تعمیر نمیکنید پس؟ گفتهاند شرکت ارائه کننده خدمات از بیمارستان طلب دارد و هزینه تعمیر دستگاه هم بالاست! پرسیدم چقدر طلب دارد؟ چقدر هزینه دارد؟ بیشتر از جان این مردم؟ مطمئن باشید اگر یک صندوق سبزرنگ بگذارید کنار لاشه دستگاه روی آن با ماژیک بنویسید "صندوق کمک به سیتیاسکن امام خمینی (ره)" همین مردم نگرانی که دست به دامن خدا و خلق خدا هستند که بیمارشان زنده بماند خودشان از جیب خودشان هزینه تعمیر دستگاه را پرداخت می کنند تا در عوض اینقدر دلهرهی جان بیمارشان را نداشته باشند.
می گویند در شهر شیرینعقلان چالهای بود که مردم مدام در آن میافتادند مسوولین و مدیران شهر دور هم جمع شدند که چارهای بیندیشند اولی پیشنهاد کرد که یک آمبولانس بگذاریم کنار چاله؛ هروقت کسی افتاد آن داخل سریعا او را بیرون آورده به بیمارستان برسانیم همه احسنت گفتند و به به کردند که صدای کس دیگری بلند شد و گفت: آقا این که نشد کار! چقدر آمبولانس بگذاریم؟ چقدر آمبولانسها رفتوآمد بکنند؟ بهتر است کاری اساسی بکنیم و یک بیمارستان کنار همین چاله تاسیس کنیم. این بار صداهای بهبه و احسنت به شکل بلندتری به گوش رسید که نفر سومی با صدای رساتر گفت برای مردم این شهر که چنین مدیرانی دارند متاسفم! خداوند به داد این مردم برسد. پرسیدند مگر تو پیشنهاد بهتری داری؟ گفت بله که دارم کافی است کمی فکر کنید و ببینید وقتی خودمان بیمارستان آماده داریم، به جای تاسیس بیمارستان کنار چاله، این چاله را پر کنیم و ببریم کنار بیمارستان حفر کنیم !
مسوولین دانشگاه علوم پزشکی ایلام فعلا در مرحله اول هستند و مشغول انتقال بیماران، شاید اگر مشاور بهتری داشتند – شبیه آنچه که در داستان رخ داد راههای بهتری هم به ذهنشان میرسید – البته دیر هم نشده و ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و مسوولین می توانند همین داستان را سرلوحه قرار دهند و اجرا کنند
یکی از مراجعین که با ماشین شخصی خود بیمار تصادفی را آورده بود بیمارستان می گفت اگر می دانستم قرار است اینقدر معطل بشویم آخر سر هم بیمار را بفرستند مهران همان اول خودمان بیمارمان را می رساندیم مهران. لذا پیشنهاد بعدی این است که مسوولین دانشگاه علوم پزشکی در تلویزیون ظاهر شده اعلام نماید که شهروندان گرامی در صورت وقوع تصادف در هرکجای استان سریعا بیمار خود را به بیمارستان شهرستان مهران برسانید به این ترتیب اولا در وقت شما صرفه جویی شده و لازم نیست ابتدا به بیمارستان امام خمینی (ره) رفته تشکیل پرونده داده پزشک را پیدا کرده و چندین و چند مرحله دیگر را از سر بگذرانید و آخر سر هم مجبور شوید جان خود را کف دستتان بگذارید و با آمبولانس بروید به سمت مهران که اگر خدایی نکرده اتفاقی هم برایتان افتاد خونتان گردن خودتان باشد ثانیا اینکه مطمئنا دقت و دلسوزی شما در رساندن بیمار تا بیمارستان بیشتر از پرسنل زحمتکش و خدوم دانشگاه نباشد کمتر هم نیست
شما خوانندگان نشریه هم می توانید سایر پیشنهادات مرتبط با این موضوع را به روابط عمومی معاونت درمان دانشگاه ارائه نمایید. حنما استقبال می کنند.
- ۹۳/۰۴/۱۸