ایمن

وبلاگ نشریه ایمن

ایمن

وبلاگ نشریه ایمن

ایمن به مسایل شهر ایلام می پردازد با اولویت مسایل بهداشتی و درمانی

 

دکتر رضا ولیزاده متخصص روانپزشکی اخیرا ً جهت بازدید و ویزیت بیماران روانپزشکی به شهر زلزله زده مورموری رفته و حاصل این سفر یک روزه را با نشریات محلی در میان گذاشت. متن زیر خلاصه ای از بخش اول مطالب بیان شده ی ایشان است.

دکتر ولی‌زاده :

اولین سوالی که ذهن مردم را درگیر کرده است این است که اصل موضوع چیست؟ آیا متخصصین زمین شناسی جهت بررسی موضوع به منطقه اعزام شده اند؟ آیا افکار عمومی مردم در این خصوص اقناع شده است که دلیل بیش از هزار مورد پس لرزه و پیش لرزه چه بوده است؟ از آنجایی که کسی نمونه‌ی مشابه را در ذهن ندارد که در جایی دیگر چنین اتفاقی افتاده باشد و به مدت چندین هفته صدها بار زمین لرزیده باشد طبیعی است که فضا برای شایعات نیز باز می شود. در این شرایط تکلیف مردم چیست؟

نکته تاسف‌بار اینجاست که شور اولیه ای که پس از زلزله ایجاد شده بود فرونشسته و مسوولین صحنه را ترک گفته اند و مردم را به حال خود گذاشته اند. تعداد چادرهای اسکان مردم بسیار اندک است که دلیل واضح آن این است که چادرهای درنظر گرفته شده و امکانات آنها نه برای اسکان طولانی مدت بلکه مناسب برای اسکان موقت و چند روزه بوده اند. گذشته از این همان چادرهای موقت هم به خیلی ها نرسیده از جمله پیرزنی که به من مراجعه کرده و اظهار داشته به دلیل ساییدگی زانو نتوانسته پیگیر دریافت چادر شود و با پتو سرپناهی برای خود ساخته بود.

مجموعا ً مردم از وضعیت موجود عصبانی هستند و این عصبانیت را می توان از گفته های صریح آنها برداشت کرد.

اما در خصوص بهداشت روان که موضوع اصلی و دلیل مراجعه ی من به آنجا بود علی رغم تلاش های مسوول بهداشت روان دانشگاه اما به دلایل مدیریتی وضعیت به مراتب وخیم تراز آن چیزی است که تصور شود.

اختلال اضطرابی بعد از حادثه (PTSD) که منجر به عوارضی از قبیل استرس، بی خوابی، اضطراب، کابوس های شبانه و ... می شود در بین مردم مشهود است. خوب است بدانیم که این استرس به صورت مداوم و طولانی مدت بسیار خطرناک است و حتما باید در مراحل اولیه مداخله و درمان شود.

در این شرایط می بایست ویزیت های روانپزشکی به شکل مستمر صورت می گرفت که دریغ از حتی یک مورد. البته مشاورین روانشناس از طرف سازمان آموزش و پرورش به منطقه اعزام شده اند که این موضوع به شکل تخصصی هرگز نمی تواند جایگزین ویزیت های متخصصین  روانپزشکی شود.

فقدان روانشناس بالینی در محل حادثه مشهودترین آسیبی است که احساس می شود.

موضوع وقتی حادتر می شود که متوجه شدیم بسیاری اقلام دارویی معمول در آنجا وجود ندارد. نکته مدیریتی اینجاست که در چنین شرایطی پایبند بودن به پروتکل های روتین اداری و ضوابط دارویی بی معناست و باید داروهای روانپزشکی به وفور در اختیار داروخانه ها باشد. اما نه تنها داروهای روانپزشکی که دارویی مثل آزیترومایسین هم در محل وجود نداشت.

یکی از نشانه های این وضعیت نامناسب مردی بود که با مراجعه به من اظهار داشت ده هزار تومان از همسایه ام قرض گرفته و آمده ام من هم نه فقط از او بلکه از هیچکدام از مراجعین حق ویزیت نگرفته و پس از نوشتن نسخه، مرد برگشته و اظهار می دارد که داروخانه این داروها را ندارد و اگر بخواهم از نزدیک ترین شهر هم این داروها را بگیرم هزینه رفت و آمدم بیش از هزینه دارو هاست .

البته شرایطی که ما دیدیم بسیار وخیم تر از آن بود که چنین توقعات معمولی داشته باشیم چرا که در شرایطی که حتی فقط یک صندلی بیمار وجود داشت که به نوبت بین بیماران مراجعه کننده به پزشک عمومی و بیماران پزشک متخصص جابجا میشد توقع خدمات تخصصی بلندپروازانه به نظر می رسید.

سوء مدیریت متاسفانه باعث شده که بسیاری اقدامات مدیریتی اولیه انجام نشود مثلا می شد به راحتی تعدادی روانشناس بالینی به صورت طرح به کارگیری شود که نشده است .

یکی از نکات دردآوری که در ویزیت بیماران متوجه شدم این بود که بازگشت به مواد مخدر در بین کسانی که قبلا سوء مصرف داشته اند مشاهده می شد.

برخی از مراجعین نیز دچار شوک های ناشی از برخورد با حیوانات شده اند از جمله خانمی که به محض بیدار شدن از خواب با دیدن ماری که دور تیرک داخل چادر حلقه زده است دچار شوک ناشی از ترس شده بود و یا موارد متعدد ترس و اضطراب ناشی از تهدید عقرب و رتیل که نشانه کم کاری بهداشت محیط منطقه بوده است.

از نظر روانپزشکی عوارض و آسیب های روانی پس از طی یک مدت تشدید شده و بدیهی است که این مسایل پزشکی را مسوولین سیاسی و اداری استان ندانند و متولی لین موضوع دانشگاه علوم پزشکی نیز در این خصوص اقدام مشهودی انجام نداده است.

با توجه به اینکه کمتر از یک ماه تا شروع فصل بارندگی ها مانده است استرس و نگرانی مردم برای تحمل شرایط معیشتی و اسکان خود روز به روز بیشتر می شود. این نگرانی در کنار نگرای های دیگر از جمله عدم تحقق وعده ی دویست و پنجاه میلیون ریال وام قرض الحسنه و 50 میلیون ریال وام بلاعوض اوضاع را وخیم تر کرده  است.

چادرهایی هم که در اختیار مردم قرار گرفته به دلیل فقدان امکانات حاشیه ای از قیل برق و اب بعد از چند روز بلااستفاده بوده و امیدی هم به ساخت سریع واحدهای جدید نیست

(ادامه دارد...)

  • اسماعیل گلستان

پیام دامپزشکی - ماهیان زینتی

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۷ ب.ظ

ماهیان زینتی، آب و همه اجزای آکواریوم می توانند بیماری‌ها را به انسان منتقل کنند. لازم است دست‌ها پس از کار با آکواریوم، با مواد ضدعفونی شسته شوند.

  • اسماعیل گلستان

انحراف از نظام سلامت

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۸ ق.ظ


 

در شرایطی که ماشین غول پیکر نظام سلامت با سر و صدای فراوان در حال حرکت است و بسیاری این طرح را بزرگترین طرح دولت می دانند و رییس دولت نیز خود شخصا در برنامه های خبری از این برنامه دفاع می کند صدها کیلومتر دورتر از کانون تصمیم گیری برنامه و در شهر ایلام اتفاقات دیگری در حال جریان است.

شنیده ها حکایت از این دارد که چندین پزشک متخصص که در طول اجرای برنامه نظام سلامت تحت عنوان "پزشک مقیم" موظف به حضور در بیمارستان بوده اند و بابت هر شیفت حضور، رقمی بین پنج تا هفت و نیم میلیون ریال – بله درست شنیدید هر شیفت کاری پنج تا هفت و نیم میلیون ریال – دریافت کرده اند نه تنها در شیفت خود حاضر نبوده و خدمتی به مردم نرسانده اند بلکه همزمان در مطبهای خود بوده و با تعرفه های جدید و چندین برابری به فعالیت مشغول بوده اند. یعنی همزمان هم از مطب خصوصی خورده اند و هم از بیمارستان دولتی.

صحبت از یک تخلف معمولی نیست موضوع از چند زاویه قابل تامل و بررسی است :

طبق اظهارات یکی از متخصصین وهمچنین علاوه بر ایشان مسوول یک گروه کارشناسی، گزارش تخلف و عدم حضور پزشکان در اغلب شیفت های مقیمی کتبا به اطلاع معاون درمان دانشگاه رسیده است و اینکه با وجود اطلاع مسوول مربوطه بازهم نه تنها برخوردی صورت نگرفته بلکه مزایای متخلفین نیز تماما پرداخت شده است نشانه ی خطرناکی می تواند از رویکرد مسوولین اجرایی طرح نظام سلامت در ایلام باشد

دوم اینکه تنها صحبت از تخلف پزشکان و انحراف مسوولین نیست بلکه همانگونه که همه می دانند هزینه های هنگفتاجرای برنامه تحول نطام سلامت بی واسطه از جیب مردم تامین می شود فلذا این برداشت غیرقانونی و غیرشرعی از جیب مردم نه تنها مصداق مفهوم اختلاس است بلکه ایجاد انحراف در طرحی است که بار روانی بزرگی بر دوش خود دارد.

از شروع اجرای طرح تا پایان مهرماه 170 روز گذشته است اگر تخلف یاد شده فقط در بین 4 پزشک اتفاق افتاده باشد و متوسط 6 میلیون ریال درهر شیفت کاری را در نظر بگیریم به رقمی معادل چهار هزار و هشتاد میلیون ریال می رسیم .

حال با تقسیم همین عدد بر تعداد یارانه بگیران ایلامی می توان به این نتیجه رسید که با عملکرد مدیران در چند ماه اخیر ماهیانه رقمی از مبلغ یارانه شهروندان ایلامی به متخصصانی که به تعبیر وزیر محترم بهداشت رشوه گیر هستند  پرداخت شده است!

(تحلیل این موضوع از زوایای دیگر ادامه دارد ... )



  • اسماعیل گلستان

پایانی بر 180 روز تبعید سردبیر نشریه ایمن

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۴۱ ق.ظ

180 روز تبعید روح اله میرزایی سردبیر نشریه ایمن - تنها نشریه مستقل بهداشتی و درمانی استان ایلام - توسط یکی از مدیران دانشگاه علوم پزشکی با حکم سازمان بازرسی استان لغو و نامبرده به محل پست ثابت سازمانی خود رجوع نمود

اولین سوالی که به ذهن می رسد این است که هزینه ی شش ماه لجبازی یک مدیر را که منجر به اتلاف سرمایه های انسانی می شود چه کسی پرداخت میکند؟

چرا یک مدیر باید کاری کند که چند ماه بعد به حکم سازمانی نظارتی منجر به برگشت از تصمیم خود شود؟

مکن کاری که برپا سنگت آیو / جهان با این فراخی تنگت آیو

چو فردا نامه خوانان نامه خونند / تو بینی نامه خود ننگت آیو



  • اسماعیل گلستان

اهمیت جان و زندگی شهروند ایلامی

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ


ماشین بیهوشی

خبر تلخ شهریورماه،درگذشت کودک شش ساله ای بود که در بیمارستان امام خمینی (ره) ایلام که بر حسب شنیده ها از تیم پزشکی و پرستاری و بستگان متوفی بر اثر احتمال خطای پزشکی جان خود را از دست داد. موضوع آن قدر تلخ است که قلم از نوشتن حواشی آن سر،بازمیزند. کسرا که برای جراحی بسیار معمولی و پیش پا افتاده ی لوزه به بیمارستان مراجعه نموده بود پس از انجام موفقیت آمیز جراحی و در مرحله بازگشت از بیهوشی (ریکاوری) بر اثراحتمال خطای پزشک بیهوشی و قطع زودهنگام اکسیژن درگذشت. ساده انگاری است اگر این اتفاق را یک خطای ساده و اتفاقی بدانیم و به ریشه یابی وقوع چنین اتفاقی نپردازیم.

اولا میلیاردها میلیارد هزینه که در طول سالیان در اجرای برنامه هایی از قبیل حاکمیت بالینی، اعتباربخشی، استانداردسازی، ایزو، مدیریت کیفیت و ... که این همه برنامه با پرداخت هزینه های هنگفت از جیب مردم و هم اکنون از محل یارانه ها که سرمایه مردم می باشد انجام میشود آیا جز پرکردن چند فرم و ارائه عملکرد در جلسات اداری و ثبت در زونکنهای مربوطه قرار نیست تاثیری هم در جلوگیری از چنین خطاهایی ولو بسیار اندک داشته باشد؟ مگر نه اینکه میلیونها نفرساعت وقت و انرژی هزینه شده برای پیاده سازی این برنامه ها برای همین بوده که چنین اتفاقاتی رخ ندهد؟ کجاست کسی یا کسانی که به چگونگی اجرای این برنامه ها پاسخ دهند؟ هم اکنون اقربا و خانواده و مردم نگران ایلام ساعتها و روزهاست که منتظر پاسخ علمی و اجرایی چنین حادثه ای هستند اما تا کنون متاسفانه هیچ دلیل قانع کننده ای از طرف هیچ فرد یا مسوول یا ارگانی ارائه نشده است

 

ثانیا قرار است چه برخوردی با متخلفین و مقصرین صورت پذیرد؟ باز هم شنیده ها حاکی است که  اهمال کاری احتمالی تیم پزشکی را به پای بیمار و یا خانواده آن گذاشته شود  و کم کم قرار است مقصر نهایی بیمار یا بستگان بیمار اعلام شوند؟ آیا قرار است با گذشت زمان و افتادن آب از آسیاب دوباره در بر همان پاشنه بچرخد؟ مردم نگران ایلام از تکرار چنین حوادثی که اولین بار نبوده همچنان آشفته بوده و ای بسا این نگرانی خود باعث هزینه های گزاف برای خانوارهای ایلامی و مراجعه نکردن به بیمارستان های ایلام شده و مجبور به مراجعه به استان های همجوار و یا حتی دور شده اند

 

ثالثا در همه ی جهان اگر چنین اتفاقی بیفتد که به ندرت میافتد منجر به تغییرات بزرگ و حتی تغییر وزیر میشود ؛ علاوه بر برخورد با مقصرین، تغییرات و روشهایی جهت جلوگیری از بروز مجدد چنین خطاهایی اجرا خواهد شد. آیا در ایلام هم چنین خواهد بود یا این سیاره بر مدار دیگری میچرخد؟

 

رابعا ً  آیا کسی هست که وقت و  انرژی خود را مصروف این مسایل بکند یا مسوولین ایلامی علاوه بر برخورد نکردن شفاف ، مصالح صنفی را در نظر گرفته و از برخورد آشکار و قاطع خودداری میکنند؟ این مساله دیگر مثل مساله ی زیرمیزی نیست که با پول و سرمایه مردم بازی  شود بلکه این جان  است و مردم هیچ وقت از این خطاها نمیگذرند . زیرمیزی پدیده ای بود که بعضی پزشکان متخصص به وجود آورده بودند و مسوولین نیز با این امر کنار آمده بودند چون بعضی از آنها خود از زیرمیزی بگیران بودند و همین امر باعث برخورد صنفی شده بود و متاسفانه جا افتاد و هرکاری که در خصوص براندازی آن انجام شد با چالش مواجه گردید اکنون پرداخت حق الزحمه های گزاف در اجرای نظام سلامت به این متخصصین آنها را قانع نکرده است و نظام سلامت را به انحراف  کشانده اند

شنیدیم که مرگ مشکوک یک ایرانی در فیلیپین باعث شده کارشناسانی از تهران به مانیل بروند. به اطلاع وزیرمحترم واستاندارمحترم میرساند که ایلام به مراتب از مانیل به تهران نزدیکتر است!

این سوالی است که شهروندان ایلامی از وزیر محترم بهداشت و مسوولین اجرایی امر دارند که آیا ارزش جان فرزندان  ایلامی چقدر است؟

البته در پدیده های اجتماعی دیگر مانند ریزگزدها ، زلزله مورموری و .... مسوولین ارشد کشوری نشان دادند که ارزش زندگی و جان ایلامی ها با زندگی و جان دیگر هموطنان استان های برخوردار بسیار متفاوت است.

به امید روزی که همه شهروندان ایلامی خود را با دیگر شهروندان شهرهای برخوردار کشور از هر نظر در یک سطح ببینند و از مهاجرت های فراوان مردم بکاهند

 

 

  • اسماعیل گلستان

نگاهی به برنامه جشن خیریه برای کودکان سرطانی

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ب.ظ

جشن خیریه

به اندازه ی کافی زمان گذشته است که با آرامش نگاهی بیاندازیم به برنامه جشن خیریه برای کودکان سرطانی

از این جهت با فاصله این مطلب را انتشار می دهیم که خدایی نکرده با انتشار متنی این چنین مانعی بر راه کارهای خیریه صورت نپذیرفته باشد.

اما اکنون می توان با آرامش و از فاصله ی معقول چنین برنامه هایی را آسیب شناسی کرد.

اولا ً تردیدی نیست که انجام کارهای خداپسندانه و خیریه همیشه مطلوب است و در اصل موضوع هیچ شبهه ای نیست.

دوم اینکه تردیدی نیست که برای برگزاری چنین برنامه ای چه زحمت ها که کشیده نشده است.

فلذا با علم به اینکه اصل موضوع برگزاری جشن های گلریزان مورد تایید بوده و زحمات مجریان قابل تقدیر اما سوال های زیر نیز به ذهن می رسد:

سوال اول : اگر ایجاد و راه اندازی بخشی به نام بخش درمان سرطان نوزادان از وظایف و تکالیف دولت است چه نیازی به برگزاری گلریزان برای چنین کاری است؟

معمولا ً جشن های گلریزان برای کارهایی از قبیل بازپرداخت بدهی زندانیان مالی، تامین جهیزیه برای نوعروسان تنگدست و ... برگزار می شود که انجام هیچکدام از این موارد از وظایف دولت نیست. اما برگزاری چنین جشنی و کمک گرفتن از مردم برای انجام پروژه ای که تکلیف دولت است اندکی شبهه ناک است.

 

سوال دوم : معمولا ً در انجام امور خیریه از مردم و دولت مبالغی جمع آوری شده و به نیازمندان تحویل داده می شود . واضح و مبرهن است که افراد کمک کننده افراد خیر و عموما ً متمول و همچنین دولت بوده و افراد کمک گیرنده نیازمندان هستند. اما گویا در این برنامه جای افراد با هم عوض شده است و کمک هایی از جیب مردم عموما ً از قشر متوسط جمع‌آوری و به کیسه بزرگ دولت ریخته می شود!

 

سوال سوم : از آنجایی که مجموع مبالغ جمع آوری شده کمتر از 4 میلیون تومان بوده در حالیکه هزینه های انجام شده با یک حساب سرانگشتی چندین برابر این مبلغ بوده است کل ماجرا زیر سوال می رود و حکایتی را به اذهان بومی منطقه ایلام یادآوری می کند که بازنشر آن رسانه ای نبوده و کلیت آن اشاره به شغلی دارد که در آمد آن از هزینه ی آن کمتر است!

 

سوال چهارم اینجاست که همانطور که کارشناس برنامه نیز در حین برنامه عنوان کردند با توجه به اجرای برنامه تحول نظام سلامت هم اکنون 90 درصد هزینه ی بیماران سرطانی توسط دولت پرداخت می شود از 10 در صد باقیمانده نیز 7 درصد آن توسط معاونت غذا و دارو و سه درصد باقیمانده نیز توسط بیمه پرداخت می شود. یعنی اگرچه بیمار سرطانی بیماری است که نیازمند حمایت است اما در بخش تامین مالی هزینه های درمان چنین نیازی احساس نمی شود.

 

  • اسماعیل گلستان

بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ

شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ

کسری شهبازی

خبر تلخ شهریور ماه، درگذشت کودک شش ساله ای بودد که در بیمارستان امام خمینی (ره) ایلام و بر اثر خطای فاحش پزشکی جان خود را از دست داد. موضوع آنقدر تلخ است که قلم از نوشتن حواشی آن سر، بازمی زند. کسری که برای جراحی بسیار معمولی و پیش پاافتاده ی لوزه به بیمارستان مراجعه نموده بود پس از انجام موفقیت آمیز جراحی در اثر خطای پزشک بیهوشی و قطع نابهنگام اکسیژن درگذشت. ساده انگاری است اگر این اتفاق را یک خطای ساده و اتفاقی بدانیم و به ریشه یابی وقوع چنین اتفاقی نپردازیم.

اولا میلیاردها میلیارد هزینه که در طول سالیان در اجرای برنامه هایی از قبیل حاکمیت بالینی، اعتبار بخشی، استانداردسازی، ایزو ، مدیریت کیفیت و ... انجام می شود آیا جز پر کردن چند فرم و ارائه عملکرد در جلسات اداری و ثبت در زونکن های مربوطه قرار نیست تاثیری هم در جلوگیری از چنین خطاهایی داشته باشد؟ مگر نه اینکه میلیون ها نفرساعت وقت و انرژی هزینه شده برای پیاده سازی این برنامه ها برای همین بوده که چنین اتفاقاتی رخ ندهد؟ کجاست کسی یا کسانی که به چگونگی اجرای این برنامه ها پاسخ دهند ؟

ثانیا قرار است چه برخوردی با متخلفین و مقصرین صورت پذیرد؟ آیا قرار است مقصر نهایی بیمار یا بستگان بیمار اعلام شوند؟ آیا قرار است با گذشت زمان و افتادن آب از آسیاب دوباره در بر همان پاشنه بچرخد؟

ثالثا در همه ی جهان اگر چنین اتفاقی بیفتد که به ندرت می افتد منجر به تغییرات بزرگ و بنیادی می شود؛ علاوه بر برخورد با مقصرین، تغییرات و روشهایی جهت جلوگیری از بروز مجدد چنین خطاهایی اجرا خواهد شد. آیا در ایلام هم چنین خواهد بود یا این سیاره بر مدار دیگری می چرخد؟

رابعا ً آیا کسی هست که وقت  انرژی خود را مصروف این مسایل بکند یا مدیران درگیر مسایل پشت پرده و سیاست بازی های خاص خود هستند؟

شنیدیم که مرگ مشکوک یک ایرانی در فیلیپین باعث شده کارشناسانی از تهران به مانیل بروند. به اطلاع وزیر محترم و استاندار محترم می رساند که ایلام به مراتب از مانیل به تهران نزدیک تر است!

 

 



  • اسماعیل گلستان

خبر آمد خبری در راه است

چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ق.ظ
با ما باشید

خبرهای داغ و تحلیل های جدیدی در راه است
  • اسماعیل گلستان

در بارانداز

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۳ ق.ظ



"در بارانداز" عنوان فیلمی است که 60 سال پیش توسط کارگردان شهیری به نام "الیا کازان" در آمریکا ساخته شد. علاقمندان سینما به وضوح این کارگردان و این فیلم را می شناسند.

فیلم درباره‌ی اسکله‌ای است که محل ترانزیت کالاهایی از کشورهای مختلف است. اسکله یا همان بارانداز توسط فردی به نام جان فرندلی اداره می شود. جان فرندلی بارانداز را به شکلی اداره می‌کند که هیچ‌کس حق اعتراض ندارد. از آنجا که تنها ممر معاش مردم منطقه همین اسکله است مردان شهر که اغلب بیکار هستند صبح به صبح به اسکله می آیند تا اگر کشتیی آمد و باری خالی شد به صرت روزمزد کارگری کنند و چندرغاز پول گیرشان بیاید . اما منافعی که نصیب "جان فرندلی" و دوستانش می شود بسیار بیشتر از حد تصور است. روشی که جان فرندلی این منافع را حفظ می کند چگونه است؟

روشی تکراری که در تاریخ بارها تکرار شده است. روش این است: همه باید کر و لال باشند و بی‌عدالتی‌هایی را که می‌بینند انکار کنند. هرکس لب به اعتراض بگشاید محکوم به فناست. هر آدم منتقد یا معترضی در وهله ی اول، کار گیرش نخواهد آمد و اگر بخواهد بی عدالتی ها و ظلم و ستم ها را رسانه ای کند حتی ممکن است جانش را هم از دست بدهد!

افراد زیادی در طول تاریخ و در جغرافیاهای مختلف قربانی این گونه سیاست های غیرانسانی شده اند. آزادگانی که به جرم دفاع از حقیقت تبعید شده اند و یا از حقوق و مزایای قانونیشان محروم شده اند و یا حتی در مواردی جان خود را از دست داده اند و همه ی اینها برای این است که منافع مادی و مالی عده ای به خطر نیفتد.

 



  • اسماعیل گلستان

یک ماجرای جالب و چند سوال

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ

            اخیرا ً در محیطی غیراداری دقیق بگویم در نمایندگی ایران خودرو - یکی از مدیران سابق دانشگاه را دیدم که چند صباحی است دور از دغدغه‌های مدیریتی به زندگی روزمره‌ی خود می‌پردازد. از آن‌جا که حرف‌های نگفته‌ی بسیاری در دل داشتم به سمت ایشان رفته، مصافحه و معانقه کرده و باب گفتگو را باز کردم؛ ابتدا از صفات برجسته‌ی ایشان پزشک سالار نبودن در کنار تعهد اخلاقی و دینی و شرعی ایشان گفتم و آه ِحسرت‌کشان، که نه مدیران پیش از شما و نه مدیران پس از شما چنین خصیصه‌ای نداشته و افسوس که پزشکان در این دیار بر جسم و جان و مال این مردم ولایت دارند و مدیران دانشگاه نیز بر این آتش می افزایند. گفتم بعد از شما دوباره در بر پاشنه‌ی سابق می‌چرخد و جراحان گزارش هر بخیه‌ی ساده‌ای را به اسم کرانیاتومی و بازسازی جمجمه و کشیدن مایع مغزی‌نخاعی می‌نویسند. گفتم که متخصصان بیهوشی که شما به جنگ‌شان رفته بودید اخیرا ً حادثه آفریدند و حقانیت حرف‌های شما به بهای سنگینی ثابت شد. به ایشان مدیر سابق گفتم که آنها که شما به خوبی از قدرت دورشان کرده بودید دوباره قدرت گرفتند و به کار همیشگی‌شان برگشتند و ... .

  • اسماعیل گلستان